دلیل دادزدن
درباره وبلاگ


فراموش نکن قطاری که از ریل خارج شده ، ممکن است آزاد باشد ولی راه به جایی نخواهد برد . . .
نويسندگان



نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

<-PollName->

<-PollItems->

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 18
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 240
بازدید ماه : 552
بازدید کل : 27695
تعداد مطالب : 154
تعداد نظرات : 72
تعداد آنلاین : 1

http://smallseotools.com/google-pagerank-checker

درهم کده




دلیل دادزدن

 استادى از شاگردانش پرسید : چرا ما وقتى عصبانى هستیم داد می‌ زنیم ؟ چرا مردم هنگامى که خشمگین هستند صدا یشان را بلند می ‌کنند و سر هم داد می ‌کشند ؟

شاگردان فکرى کردند و یکى از آن ‌ها گفت : چون در آن لحظه ، آرامش و خونسرد یمان را از دست می‌ دهیم .

استاد پرسید : این که آرامش مان را از دست می‌ دهیم درست است امّا چرا با وجودى که طرف مقابل کنار مان قرار دارد داد می ‌زنیم ؟ آیا نمی ‌توان با صداى ملایم صحبت کرد ؟ چرا هنگامى که خشمگین هستیم داد می ‌زنیم ؟

شاگردان هر کدام جواب ‌هایى دادند امّا پاسخ ‌هاى هیچکدام استاد را راضى نکرد .

سرانجام او چنین توضیح داد : هنگامى که دو نفر از دست یکدیگر عصبانى هستند ، قلب ‌هایشان از یکدیگر فاصله می ‌گیرد . آن‌ ها براى این که فاصله را جبران کنند مجبورند که داد بزنند . هر چه میزان عصبانیت و خشم بیشتر باشد ، این فاصله بیشتر است و آن ‌ها باید صدای شان را بلند تر کنند .

سپس استاد پرسید : هنگامى که دو نفر عاشق همدیگر باشند چه اتفاقى می‌ افتد ؟ آن ‌ها سر هم داد نمی‌ زنند بلکه خیلى به آرامى با هم صحبت می‌ کنند . چرا ؟ چون قلب‌ هایشان خیلى به هم نزدیک است . فاصله قلب ‌هاشان بسیار کم است .

استاد ادامه داد : هنگامى که عشق شان به یکدیگر بیشتر شد ، چه اتفاقى می ‌افتد ؟ آن‌ ها حتى حرف معمولى هم با هم نمی‌ زنند و فقط در گوش هم نجوا می‌ کنند و عشق شان باز هم به یکدیگر بیشتر می ‌شود .
سرانجام ، حتى از نجوا کردن هم بی‌ نیاز می ‌شوند و فقط به یکدیگر نگاه می ‌کنند . این هنگامى است که دیگر هیچ فاصله‌ اى بین قلب ‌هاى آن‌ ها باقى نمانده باشد .



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:







سه شنبه 10 بهمن 1391برچسب:, :: 18:51 :: نويسنده : ابوالفضل